×
اطلاعات بیشتر باشه، مرسی برای ارائه بهترین تجربه کاربری به شما، ما از کوکی ها استفاده میکنیم

gegli

roya

arezo

روز های بی من و تو

 روز های بی من و تو


باشد تو را به حال خودت وا گذاشتم

با روز های بی من و تو جا گذاشتم


بين تو و دو قطره نگاهی که داشتم
جر‌‌آ‌ت به خرج دادم و منها گذاشتم
می خواستم که پا نگذارم به کوچتان
تصميم سخت داشتم اما گذاشتم
ديدم دلم سراغ تو را می گرفت من
با او قرار صحبت فردا گذاشتم
سارا انار خواست و من هم مقابلش
چشمان خون گریسته ام را گذاشتم
و باز بود پنجره های اتاق تو
ساکت شدم . . . سه نقطه و کاما گذاشتم
تو خواب ناز بودی ومن مثل سايهای
در خلوت هميشگی ات پا گذاشتم
وا شد دهان دفتر تو آنچنان که من
سر به سفيد صفحه ی رويا گذاشتم
اين شعر را نوشتم و با جوهر سفيد
پای شکوه نام تو امضا گذاشتم
يک چشم راه و چاه به من می دهد نشان
يک چشم را مقابل تو جا گذاشتم

دوشنبه 13 دی 1389 - 11:44:12 PM

ورود مرا به خاطر بسپار
عضویت در گوهردشت
رمز عبورم را فراموش کردم